*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
هميشه شاد و خندان باش
كوچكترين فرصت را از دست مده
مردم بسيار نادان اند؛ كوچكترين فرصت بدبختي و غم را از دست نمي دهند
اگر هم فرصتي براي بدبختي وجود نداشته باشد، آنرا اختراع مي كنند و در خيال خود مي آفرينند
اگر در زمان حاضر آنرا نيابند ، گذشته را زير و رو مي كنند و اگر در زمان گذشته پيدايش نكنند ، در آينده بدنبال آن مي گردند
در همه حال بايد چيزي را بيابند كه نگران آن باشند و احساس بدبختي كنند
جاي تعجب نيست كه دنيا اينچنين سرشار از رنج و بدبختي است
به همين گونه بايد در مورد شاد و خندان بودن فرصت طلب بود
كوچكترين فرصت شادماني را از دست مده ؛ هر روز هزار و يك فرصت در برابر تو قرار مي گيرد ، آنگاه كه آگاه و هشيار شوي ، از اينكه تا كنون چه فرصتهايي بيشماري را از دست داده اي حيران خواهي شد
هر گامي كه بر مي داري، با فرصتهايي روبرو مي شوي، لازم نيست آنها را اختراع كني
لازم نيست تصورشان بكني آنها هميشه از راه مي رسند
خداوند پيوسته آنها را در برابر تو مي گسترد
اما ما به نگرش و رويكردي نادرست عادت كرده ايم ؛ رويكردمان به زندگي منفي است
خار را برمي گزينيم و غافليم؛ اگر تو خار را برگزيني و از گل چشم بپوشي، دير يا زود هيچ گلي براي تو وجود نخواهد داشت، فقط و فقط خار خواهد بود
حتي گلها نيز تبديل به خار خواهند شد، زيرا رويكرد تو به گونه اي است گل تو را به ياد خار خواهد انداخت
عكس اين موضوع نيز امكان پذير است
اگر تو گل را برگزيني، حتي خار نيز تو را به ياد گلهاي زيبا خواهد انداخت
خارها ازنگاهت ناپديد و زندگي ات گل باران خواهد شد
هميشه در بهار خواهي بود
و آنگاه خدا چندان از تو دور نيست، بسيار نزديك است
با بروز شادماني مي تواني خدا را نزديكتر از تپش قلبت احساس كني
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
زمان مانند يك رودخانه است
هرگز نمى توانى به يك آب دو بار دست بزنى
زيرا آن جريان آبى كه از مقابل تو گذشت ، ديگر باز نمي گردد
از هر لحظۀ زندگيت لذت ببر . تنها داشتن اندیشۀ خوب كافى نيست ، مسئله ی بنيادى در اين است كه آنرا خوب بكار ببريم .
*!^^!^^^^!^^!*
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود، با خودش گفت: "هییم! مثل این که امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت
.
.
.
فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو روی سرش مونده بود "هیییم! امروز فرق وسط باز می کنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت
.
.
.
پس فردای اون روز تنها یک تار مو روی سرش بود "اوکی، امروز دم اسبی می بندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد
.
.
.
روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود! فریاد زد: ایول! امروز درد سر مو درست کردن ندارم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
همه چیز به نگاه تو بر می گرده! می تونی از زندگی لذت ببری یا ازش ناامید بشی
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
یه نگاه به بخش درباره ما برنامه یا سایت بزنید
*baghal*